Babahasani, K., Amini, N., ShafieAbadi, A., & Deyreh, E. (2020). Effectiveness of acceptance and commitment group therapy on experience and perception of suffering, existential anxiety, emotional regulation and happiness in migraine patients. Middle Eastern Journal of Disability Studies, 10, 219.
Acceptance and commitment therapy , experience and perception of suffering , emotion regulation , happiness , existential anxiety
زمینه و هدف: میگرن یکی از مهم‌ترین بیماری‌های سایکوسوماتیک است که به‌علت اتساع عروق محصورکنندهٔ مغز بروز می‌کند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان گروهی مبتنی‌بر پذیرش و تعهد بر تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجانی، شادکامی و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به میگرن انجام شد.
روش‌بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و دورهٔ پیگیری یک‌ماهه با گروه گواه بود. تعداد چهل بیمار مبتلا به میگرن در شهرستان گناوه، به‌صورت داوطلبانه انتخاب شدند. سپس به‌طور تصادفی در گروه‌های درمان گروهی مبتنی‌بر پذیرش و تعهد (بیست نفر) و گواه (بیست نفر) قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از مقیاس تجربه و ادراک رنج (اسچالز و همکاران، ۲۰۱۰)، پرسشنامهٔ تنظیم هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱)، مقیاس شادکامی آکسفورد (آرجیل و لو، ۱۹۹۰) و مقیاس اضطراب وجودی (گود و گود، ۱۹۷۴) جمع‌آوری شد. از رویکرد پذیرش و تعهد براساس راهنمای درمانی هایز و همکاران (۲۰۱۳) استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنا‌داری ۰٫۰۵ صورت گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، برای متغیرهای تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجان، شادکامی و اضطراب وجودی، اثر زمان (۰٫۰۰۱>p)، اثر گروه (۰٫۰۰۱>p) و اثر متقابل زمان*گروه (۰٫۰۰۱>p) معنادار است. در مقایسۀ مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون (۰٫۰۰۱<p) و پیش‌آزمون و پیگیری (۰٫۰۰۱>p) در چهار متغیر ذکرشده تفاوت معنادار مشاهده شد؛ اما بین مراحل پس‌آزمون و پیگیری در این متغیرها تفاوت معنادار مشاهده نشد که نشان‌دهندۀ تداوم تأثیر مداخلات در مرحلۀ پیگیری است.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج، درمان مبتنی‌بر پذیرش و تعهد در کاهش تجربه و ادراک رنج، افزایش شادکامی، بهبود تنظیم هیجانی و کاهش اضطراب وجودی بیماران مبتلا به میگرن مؤثر است و می‌توان از درمان مذکور در راستای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان این بیماران استفاده کرد.
Background and Objective: Migraine is one of the most important psychosomatic diseases that occurs due to dilation of the blood vessels surrounding the brain. The present study aimed to determine the effectiveness of acceptance and commitment group therapy on the experience and perception of suffering, emotional regulation, happiness, and existential anxiety in patients with migraine.
Methods: The present study was a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design and a one-month follow-up period with a control group. Forty patients with migraine in Genaveh city were voluntarily selected. Then, they were randomly assigned to the acceptance and commitment group therapy (twenty people) and control (twenty people) groups. Data were collected using the Experience and Perception of Suffering Scale (Schulz et al., 2010), the Emotion Regulation Questionnaire (Garnofsky et al., 2001), the Oxford Happiness Scale (Argyll & Lowe, 1990), and the Existential Anxiety Scale (Good & Goode, 1974). The acceptance and commitment approach was used based on the treatment guidelines of Hayes et al. (2013). Data analysis was performed using repeated measures analysis of variance and Bonferroni post hoc test at a significance level of 0.05.
Results: The results showed that for the variables of experience and perception of suffering, emotion regulation, happiness, and existential anxiety, the effect of time ( p <0.001 ), the effect of group ( p <0.001 ), and the interaction effect of time*group ( p <0.001 ) were significant. In comparing the pretest and posttest stages (p<0.001 ) and pretest and follow-up ( p <0.001 ), a significant difference was observed in the four variables mentioned; however, no significant difference was observed between the posttest and follow-up stages in these variables, indicating the continuity of the effect of the interventions in the follow-up stage.
Conclusion: Based on the results, acceptance and commitment therapy is effective in reducing the experience and perception of suffering, increasing happiness, improving emotional regulation, and reducing existential anxiety in patients with migraine, and the aforementioned therapy can be used to improve the quality of life and mental health of these patients.